هنوزم ازش میترسم
مخصوصا از چشاش
از نگاهش
آره از نگاهش حتی بیشتر از خندش میترسم
همش با خودم میگم اگه این پازل تموم شه
اگه بدن قابش کنن
اگه بزننش تو هال
اون وقت همیشه
هر وقت که دارم غذا میخورم،هر وقت دارم تلویزیون میبینم،هر وقت تو خونه تنهام ،باید نگاه ترسناکشو تحمل کنم....
هنوز نمیدونم چطری باید باهاش کنار بیام
ازش میترسم...!!
میتونی بالای سینش رو ببینی و به جای ترس لذت ببری....