خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

شب های گهی تو راهه

شب هایی که باید تنها طی شن

پشت به پیانو میشینم موهامو دور دستم میپیچم

میکنم تو دهنم و با دندونام میکشم

دوباره میپیچم دور انگشتم و دوباره میکشم

یه آهنگو بیشتر از یک میلیون بار گوش میدم

به تاریکی زل میزنم و تو ضربه های پیانوش خفه میشم

ریتمیک با پام به زمین ضربه میزنم(میکوبم)

تاریکی منو ول نمیکنه یا من تاریکیو؟





عوضی دیوونه وار میزنه...............

من هم دیوونم

یه دیوونه ی ساکت

که منتظر یه صدای نا هنجار و اضافس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد